حکم به بی حقی خواهان صادر گردید یعنی چه؟
حکم به بی حقی خواهان صادر گردید یعنی چه؟
در صورتی که حکم به بی حقی خواهان صادر شده است، به این معناست که دادگاه به این نتیجه رسیده که خواهان در دعوای مورد بررسی حقی نداشته است. این میتواند به معنای این باشد که دادگاه مطمئن نیست که خواهان مدعی حقی است یا ممکن است به دلایلی، شامل عدم ارائه ادله کافی یا عدم اثبات حق توسط خواهان، به این نتیجه رسیده است.در هر صورت، مشاوره حقوقی با وکیل حقوقی متخصص میتواند به شما کمک کند تا مسیر بعدی خود را در این موضوع مشخص کنید و از حقوق و تکالیف خود آگاهی کاملی داشته باشید.
حکم به بی حقی خواهان
حکم به بی حقی خواهان معمولا به مواردی اشاره دارد که دعوایی برای حقوق یا امتیازاتی که واقعا به دیگران تعلق ندارند، ارائه شده است.
در اینجا، بی حقی به معنای عدم صحت یا عدم صلاحیت حقوقی است. معمولا به مواردی اشاره دارد که در اثر نقض مقررات حقوقی، دعوایی پایهای ندارند یا حقیقتا امتیازی برای داوری یا اجرا ندارند.
این اصطلاح ممکن است با ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی مطابقت داشته باشد، زیرا این ماده به داوری برای اموری که بر اساس قانون یا اختیار شخصی برای داوری قابل رسیدگی نیستند، اشاره دارد.در مواردی که از این اصطلاح استفاده میشود، معمولاً تصمیمگیری به نفع خواهان بیحقی صورت گرفته است، اما این تصمیم ممکن است به دلیل عدم اثبات صحت دعوا یا عدم صلاحیت حقوقی اطلاق شده باشد.
این اصطلاح معمولاً در حقوقی استفاده میشود و به نقض قوانین یا مقررات حقوقی اشاره دارد که به موجب آن حکمی صادر شده است که در نتیجه آن حقوق بیحقی خواهان تأیید شده است.
شرط صدور حکم به بیحقی به جهت عدم ارائه اصول اسناد
عدم ارائه اصول اسناد توسط خواهان نمیتواند مستند حکم بر بیحقی خواهان باشد، مگر آنکه عدم ارائه سند همراه با رسیدگی ماهوی و ساز و کار قانونی موجب اقناع قضایی دادرس بر بیحقی باشد؛ بنابراین صدور حکم بر بیحقی مستند به ایراد شکلی فاقد وجاهت است.
درخواست تجدیدنظرخواهی خانم ب. ز. با وکالت آقای م. قنبریان نایینی علیه آقایان ۱- ع. الف.چ. ۲- د. ن.، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی پرونده نشان میدهد که در دادنامه شماره ۳۶۶ مورخ ۹۳/۴/۱۵ شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی ملارد، به دلیل عدم ارائه اصل قرارداد توسط خواهان، رای بر بیحقی تجدیدنظرخواه صادر شده است.
با توجه به مفاد ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان میتواند از حقوق و اختیاراتش اطلاعات و اسناد مربوطه را ارائه دهد.
با این وجود، اگر قضاوت محترمانه دادگاه بدوی اقناع قضایی نداشته باشد، این موضوع مستلزم رسیدگی ماهوی با ساز و کارهای قانونی خواهد بود. از این نظر، صدور رای بر بیحقی تجدیدنظرخواه با تمسک به ایراد شکلی و وجاهت قانونی نخواهد داشت.
بنابراین، با پذیرش تجدیدنظرخواهی و تلقی رای صادر شده به عنوان قرار به استناد مواد ۳۴۸ و ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی، پرونده به دادگاه محترم بدوی جهت رسیدگی ماهوی اعاده خواهد شد. این رای قطعی است.بطلان دعوی و بی حقی خواهان چه فرقی باهم دارند؟
بطلان دعوی و بی حقی خواهان اصطلاحاتی هستند که معمولا به صورت مترادف استفاده میشوند، اما تفاوتی در معنا و مفهوم آنها وجود دارد.بطلان دعوی یعنی چه؟
- به معنای از بین بردن دعوی است.
- زمانی که دادگاه به بطلان دعوی صادر میکند، این به معنای این است که دادگاه به موضوع و درون دعوی وارد شده و به این نتیجه رسیده که خواهان واقعاً صاحب حق نیست.
- حکم به بطلان دعوی به معنای این نیست که دیگر نمیتوانید به رای اعتراض کنید. در مهلت تجدید نظرخواهی میتوانید به آن رای اعتراض کنید.
بی حقی خواهان یعنی چه؟
بی حقی خواهان یعنی چه؟بی حقی خواهان به معنای این است که دادگاه به این نتیجه رسیده است که خواهان در دعوای مطروحه حقی ندارد.
بی حقی خواهان ممکن است به عنوان نتیجهای از حکم به بطلان دعوی صادر شود، اما ممکن است دادگاه به بی حقی خواهان بر اساس ادله و مستندات دیگری نیز برسد.
بطلان دعوی به معنای از بین بردن دعوی است و معمولاً در این حالت، دادگاه به موضوع و درون دعوی وارد شده و به این نتیجه رسیده که خواهان واقعاً صاحب حق نیست. این به معنای این نیست که دادگاه قطعیاً و با تمامیت موافقت کامل خواهان را میرد، بلکه دادگاه به دلیل ادله و مستنداتی که ارائه شده، به این نتیجه رسیده است که دعوا نادرست و بی اساس است.
بطلان دعوی و بی حقی خواهان هر دو مواردی هستند که نشاندهنده عدم صحت دعوای مورد بررسی است، اما تفاوت اصلی آنها در میزان تأکید بر مبنای قانونی و مستندات دادگاه است. در هر دو مورد، خواهان امکان تجدیدنظرخواهی دارد تا اعتراضات خود را مطرح کرده و به تصحیح حکم دادگاه بپردازد.